این مقاله ضمن تبیین ریشهها، اصول فکری، روششناسیِ فتوایی، و نقش سیاسی-اجتماعی مدخلیه، به بررسی گسترش منطقهای و نقدهای اصلی وارد بر این مکتب میپردازد و در پایان پیامدهای آن برای فضای دینی و سیاسی در جهان عرب خصوصاً عربستان سعودی تحلیل میشود. به دیگر سخن، جامیها یا مدخلیها گروهی از سلفیان هستند که در ابتدای دهه ۹۰ میلادی و پس از بالاگرفتن اعتراضات علیه همکاری نظامی حکام عرب حاشیه خلیج فارس با غربیها به ویژه آمریکا ، سر بر آورده و به توجیه حضور نظامیان خارجی در این کشورها پرداختند. به طور کلی شاید بتوان شاخصترین ویژگی این گروه را توجیه ایدئولوژیک رفتار حکام عرب بدون توجه به اصول، احکام دین و اخلاق دانست.
مقدمه
در میان شاخههای متنوع سلفیگری، مدخلیه با ویژگیهای خاصی همچون «وفاداری یا سکوت نسبت به حاکمیت» و «تمرکز بر نقد علنی علیه دیگر علمای سلفی» شناخته میشود. تحلیل این جریان اهمیت دارد زیرا هم دینورزیِ جماعتی را تغییر داده و هم روابط بین دین و دولت در فضای خاورمیانه را تحت تأثیر قرار داده است. مطالعات جدید نشان میدهد که بعد از بیداریهای سیاسی دهه ۲۰۱۰، گرایشهای مدخلی در برخی کشورها تقویت یا بازتعبیر شدهاند. تفکری که امروزه تحت عنوان «مدخلی» یا «جامی» شناخته شده، برای اولین بار به صورت جدی زمانی مطرح شد که محمد امان جامی و ربیع المدخلی وظیفه مشروعیت بخشی به همپیمانی حکومت آل سعود با آمریکا و توجیه حضور نظامی آنان را به عهده گرفتند.
ریشهها و شکلگیری
محور اندیشهای مدخلیه بر مبنای آثار و مواضع علمی ـ فتوایی ربیع المدخّلی شکل گرفت؛ او که از شاگردان و همعصران برخی علمای سلفی برجسته بود، بهتدریج مخاطبانی یافت که از روششناسی او تبعیت کردند. پس از انتشار نوشتهها و رسائل او و نیز ارتباط شبکهای شاگردانش در مراکز علمی و فضای مجازی، مکتب مشخصی با نام «مدخلی» پدید آمد. در سالهای اخیر که برخی منابع از مرگ ربیع المدخّلی خبر دادهاند، جایگاه نمادین او در این جریان نیز موضوع بازخوانی بوده است.
آموزهها و روششناسی فقهی-اجتماعی
الف) ولایت و رابطه با حاکمیت: یکی از مشخصههای کلیدی، تأکید بر عدم شورش یا نقد علنی نسبت به حاکمان مسلمان و اولویت دادن به حفظ نظم (حتی اگر سیاسی باشند) است؛ این رویکرد گاهی به «quietist» یا خاموشگرایی سیاسی تعبیر شده است.
ب) هجایۀ دیگر گرایشها: مدخلیها بهویژه در نقد ایدئولوژیهای سیاسی-دینی رقیب (نظیر بخشی از جریانهای جهادی یا برخی رویکردهای اسلامگرایان سیاسی) فعال بودهاند و همین خصیصه به تقابلهای نظری و گاهی عملی منجر شده است.
پ) منهج فتوایی و «ارزیابی علما»: رویکرد مدخلیه بر ارزیابی و ردهبندی علمی دیگر علما (jarh wa ta'dil) تأکید میکند و این ابزار گاه به سازوکاری برای محرومسازی اجتماعی یا تقلیل مشروعیت رقبا بدل شده است.
نقش سیاسی و اجتماعی در عربستان و فراتر از آن
اگرچه مدخلیه محصول فضای فکری سلفیِ عربستان است، اما رابطه این جریان با حکومت سعودی پیچیده است: از یکسو برخی تحلیلگران آن را نمونهای از «روحانیون طرفدارِ رژیم» میدانند که مشروعیت مذهبی برای سیاستهای حکومتی فراهم میآورند؛ و از سوی دیگر، بهسبب نقدهای داخلی، نفوذِ اجتماعیـعلمی آن در داخل عربستان همیشه ثابت نبوده و گاهی محدود شده است. در مواجهه با انقلابهای عربی و تحولات بعدی، گرایشی از مدخلیه، سیاست «خاموشی اما همراهی» را اتخاذ کرده که برای حکومتهای منطقه بسیار مفید بوده است.
گسترش منطقهای و جهانی
پیوندها و شبکهسازیِ شاگردانِ جریان مدخلی باعث انتشار آن به لیبی، برخی کشورهای شمال آفریقا، اروپا و جنوب شرق آسیا شده است. در برخی موارد، دولتها یا نهادهایی که به دنبال جایگزینی سلفیگراییِ خشونتگرا بودند، از عناصر مدخلی بهعنوان آلترناتیو «خاموشگرا» استفاده کردهاند؛ این موضوع زمینهساز دخالتها و تلاشهای حمایتگرایانه ــ گاه دولتی ــ از این جریان شده است.
نقدها و مناقشات اصلی
1. اتهام «سیاستزدگی و وابستگی به قدرت»: منتقدان مدخلیه را به ادا کردن نقش «مبلغین نظم سیاسی» متهم میکنند؛ به بیان دیگر، نسبت به تحقق آزادی نقد دینی و استقلال علمی مسألهدار است.
2. قابلیت ایجاد تجزیه در جامعه علمی سلفی: برخی پژوهشگران هشدار میدهند که تاکتیکهای تحقیر یا طرد رقبای فکری میتواند به تضعیف گفتمان علمی و میدان دینپژوهی بینجامد.
3. استفاده سیاسی از مذهب: تحلیلها نشان میدهد که حکمرانیها ممکن است از گرایشهای مدخلی برای مشروعنمایی پروژههای سیاسی یا امنیتی بهرهبرداری کنند؛ این هم باعث خدشهدار شدن استقلال دینی میشود.
پیامدها برای فضای دینی و سیاسی
کاهش ظرفیت انتقادی در جامعه دینی: اگر منطق فتوایی بهجای داوری علمی تبدیل به ابزار مشروعیتدهی به حکومت شود، فضای مباحثه و اصلاح دروندینی تضعیف میگردد.
تقویت «پروژههای دولتی» در عرصه هویتی: دولتها میتوانند با تکیه بر این جریان، روایتهای رسمی دینی را نهادینه کنند که پیامدهایی برای تنوع فکری و حقوق شهروندی خواهد داشت.
چالشهای بینالمللی: انتشار این گفتمان در کشورهای دیگر میتواند به تقابل با گروههای اسلامگرا یا جهادی، و همچنین بهپدید آمدن شبکههای حمایتی جدید میان دولتی بینجامد.
مخاطرات مدخلیه در عراق
در دسامبر 2025 گزارشها حاکی از حضور تعداد زیادی از عناصر جریان «المدخلی» در مناطق غرب بغداد و به طور مشخص در منطقه ابوغریب بوده و درباره طرحهای توسعه طلبانه این گروه خطرناک به سمت استانهای دیگر عراق خبر داده است.
جریان المدخلی، منطقه ابوغریب را به عنوان مرکز آغاز طرحهای خود برای سیطره بر منبرهای مساجد در استانهای الانبار، صلاح الدین، نینوا و بخشهایی از بغداد قرار داده است تا افکار افراطی خود و هرج و مرج را در این مناطق رواج دهد.
این تحرکات با حمایت شخصیتهای سیاسی بانفوذ عراقی و با نظارت و حمایت آمریکا و عربستان سعودی با هدف برهم زدن امنیت و ثبات عراق دنبال می شود.
جریان المدخلی، نسخه جدیدتر از گروه تروریستی داعش است که در حال حاضر برای تحمیل وجود خود در مساجد اهل سنت از طریق نفوذ اجتماعی و تبلیغاتی بدون متوسل شدن مستقیم به سلاح تلاش می کنند.
در مرحله آتی ممکن است شاهد استفاده این جریان(مدخلی) از نیروی زور برای تحمیل سیطره باشد.
حضور تعداد زیادی از عناصر وابسته به جریان مدخلی در منطقه ابوغریب در اطراف بغداد مقدمه سازی برای حرکت و تحرکات آنها به سمت بغداد، استان الانبار، استان صلاح الدین و استان نینوی به شمار می رود.
۱. خطرات دینی و مذهبی
تضعیف مرجعیت سنتی اهلسنت عراق: مدخلیه با رویکرد تخطئهگرانه نسبت به علمای غیرهمسو، میتواند جایگاه علما و سنتهای اصیل فقهی-مذهبی عراق (مانند مرجعیت سنتی موصل و فلوجه) را تضعیف کند.
تقویت جریانهای تکفیری پنهان: هرچند مدخلیه بهظاهر از خشونت و جهاد مسلحانه پرهیز میکند، اما رویکرد تکفیر نرم نسبت به علما و گروههای دیگر، زمینهساز چنددستگی در میان اهلسنت و حتی تحریکات علیه شیعیان میشود.
۲. خطرات اجتماعی
شکافافکنی در جوامع سنی عراق: تأکید مدخلیها بر طرد مخالفان، باعث ایجاد صفبندیهای داخلی در میان اهلسنت عراق میشود و انسجام اجتماعی آنان را کاهش میدهد.
ترویج انفعال سیاسی در میان جوانان سنی: با تبلیغ اطاعت مطلق از حاکمان و پرهیز از فعالیتهای سیاسی-مدنی، بخشی از جامعه سنی عراق به حاشیه رانده میشود و توان چانهزنی آنان در فرآیندهای ملی ضعیف میگردد.
۳. خطرات سیاسی
ابزار نفوذ خارجی (بهویژه عربستان): با توجه به منشأ عربستانی این جریان، مدخلیه میتواند به عنوان اهرمی برای نفوذ فرهنگی-سیاسی سعودی در عراق عمل کند.
کاهش مشارکت اهلسنت در سیاست عراق: با القای گفتمان «سکوت در برابر حکومت»، احتمال کاهش حضور سیاسی اهلسنت در فرآیند دولتسازی و پارلمان عراق وجود دارد.
تضعیف جریانهای معتدل سنی: مدخلیه میتواند رقیب جریانهای سنی میانهرو یا ملیگرا شود که به دنبال همکاری با شیعیان و کردها در ساختار سیاسی عراق هستند.
۴. خطرات امنیتی
قابلیت انحراف و پیوند با گروههای افراطی: هرچند مدخلیه خود را مخالف داعش و القاعده معرفی میکند، اما آموزههایش در عمل میتواند جوانان را به مسیر افراطگرایی سوق دهد. در لیبی و یمن نمونههایی وجود داشته که بخشی از مدخلیها به گروههای مسلح پیوستهاند.
نفوذ در نهادهای دینی و امنیتی عراق: در صورت جذب نیرو در مساجد، دانشگاهها و حتی برخی نهادهای دولتی، این جریان میتواند برای آینده امنیت داخلی عراق چالشساز شود.
افزایش تنش شیعه-سنی: هرچند مدخلیه بهظاهر بر آرامش تأکید دارد، اما رویکرد خصمانه نسبت به شیعه و حتی دیگر گروههای سنی میتواند زمینه درگیریهای فرقهای را تقویت کند.
۵. خطرات فرهنگی ـ تمدنی
تضعیف سنتهای بومی عراقی: مدخلیه با تکیه بر آموزههای عربستانی، سنتهای مذهبی و فرهنگی عراق (مانند تصوف سنی، یا گفتمان همزیستی مذهبی) را تخطئه میکند و باعث تضعیف هویت دینی ـ فرهنگی عراق میشود.
ترویج نگاه تکبعدی و مطلقگرا: این امر مانع از شکلگیری گفتمانهای متکثر و دینی ـ اجتماعی در عراق شده و به انحصارگرایی مذهبی منجر میشود.
در مجموع، خطر اصلی مدخلیه در عراق این است که با ظاهری غیرسیاسی و آرام، میتواند به ابزاری برای نفوذ خارجی، ایجاد شکاف مذهبی و تضعیف ساختار دولت ملی بدل شود؛ همان چیزی که امنیت ملی عراق را به شدت تهدید میکند.
جمعبندی
مدخلیه بهعنوان یک گرایش سلفیِ معاصر، پدیدهای چندوجهی است که نباید تنها بهعنوان «حامی حکمرانان» یا صرفاً «پدیده مذهبی» تفسیر شود؛ بلکه تحلیل آن نیازمند توجه به ساختارهای آموزشی، شبکههای ارتباطی، سیاستهای دولتی و تحولات بعد از ۲۰۱۱ است. در عین حال، نقدهای وارد بر این جریان ــ بهویژه در حوزه استقلال علمی و آزادی انتقاد دینی ــ القامکننده پرسشهایی اساسی درباره آینده دین و قدرت در جهان عرب است.
منابع
Meijer, R. (2009). Global Salafism: Islam's New Religious Movement. Columbia University Press. (برای تاریخچه و زمینههای سلفی)
Brandeis University, Crown Center. (2023). Saudi Salafi clerics under MBS: Reform and survival (Middle East Brief).
Merone, F. (2023). ‘Quietist’ Salafis after the ‘Arab revolts’: Madkhalis and politics. The International Spectator / Taylor & Francis.
IRAM Center. (سال نامعلوم). The terrorist organization behind the curtain: The Madkhali Salafists (pdf).
The Muslim 500. (Profile) Rabee Ibn Haadi 'Umayr Al-Madkhali.
Orient XXI. (2025). Rabi' al-Madkhali, death of a Saudi Salafi ideologist.
گرد آوری و تنظیم: دکتر محمد خداویردی
نظر شما